ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه سپرغم، نازبو، ضومران، اسپرغم، شاه اسپرم، ونجنک، شاسپرم، اسفرغم، سپرهم، اسفرم، شاه سپرم، شاه اسپرغم، سپرغم، ضیمران، اسپرم، سپرم
رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاهِ سپَرَغم، نازبو، ضَومُران، اِسپَرغَم، شاه اِسپَرَم، وَنجنَک، شاسپَرَم، اِسفَرغَم، سِپَرهَم، اِسفَرَم، شاهِ سپَرَم، شاه اِسپَرغَم، سِپَرغَم، ضَیمُران، اِسپَرَم، سِپَرَم
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اسفرغم، اسپرغم، سپرغم، شاسپرم، شاه اسپرم، شاه سپرم، اسپرم، سپرهم، سپرم، ضومران، اسفرم، ونجنک، شاه اسپرغم، شاه پرم، نازبو، ضیمران
رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اِسفَرغَم، اِسپَرغَم، سِپَرغَم، شاسپَرَم، شاه اِسپَرَم، شاهِ سپَرَم، اِسپَرَم، سِپَرهَم، سِپَرَم، ضَومُران، اِسفَرَم، وَنجنَک، شاه اِسپَرغَم، شاه پَرَم، نازبو، ضَیمُران
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، سپرم، نازبو، شاه اسپرغم، ونجنک، شاه سپرغم، شاسپرم، شاه اسپرم، اسفرغم، ضومران، اسپرغم، اسفرم، سپرغم، سپرهم، ضیمران، اسپرم، شاه پرم برای مثال بوستان افروز بنگر رسته با شاه سپرم / گر ندیدستی خط قوس قزح بر آسمان (ازرقی - ۷۲)
رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، سِپَرَم، نازبو، شاه اِسپَرغَم، وَنجنَک، شاهِ سپَرَغم، شاسپَرَم، شاه اِسپَرَم، اِسفَرغَم، ضَومُران، اِسپَرغَم، اِسفَرَم، سِپَرغَم، سِپَرهَم، ضَیمُران، اِسپَرَم، شاه پَرَم برای مِثال بوستان افروز بنگر رسته با شاه سپرم / گر ندیدستی خط قوسُ قزح بر آسمان (ازرقی - ۷۲)
شاه اسپرم است که ضیمران باشد و آن را شاه سفرم نیز گویند. (برهان قاطع). شاه سپرغم است که ریحان باشد. (آنندراج). همان شاهسپرغم. (شرفنامۀ منیری). ونجنک. (برهان). حبق الصعتری. حبق الکرمانی. سلطان الریاحین. ریحان. ریحان الملک: چنگ بازان است گویی شاخک شاهسپرم پای بطان است گویی برگ بر شاخ چنار. منوچهری. در صلوات آمده ست بر سر گل عندلیب در حرکات آمده ست شاخک شاهسپرم. منوچهری. پر از چین شود روی شاهسپرم چو تازه شود عارض گلنار. ناصرخسرو. و رجوع به شاه اسپرم و اسپرغم شود
شاه اسپرم است که ضیمران باشد و آن را شاه سفرم نیز گویند. (برهان قاطع). شاه سپرغم است که ریحان باشد. (آنندراج). همان شاهسپرغم. (شرفنامۀ منیری). ونجنک. (برهان). حبق الصعتری. حبق الکرمانی. سلطان الریاحین. ریحان. ریحان الملک: چنگ بازان است گویی شاخک شاهسپرم پای بطان است گویی برگ بر شاخ چنار. منوچهری. در صلوات آمده ست بر سر گل عندلیب در حرکات آمده ست شاخک شاهسپرم. منوچهری. پر از چین شود روی شاهسپرم چو تازه شود عارض گلنار. ناصرخسرو. و رجوع به شاه اسپرم و اسپرغم شود
مرکب از: شاه و سپرغم. همان شاه اسپرغم است که ریحان بزرگ باشد و بعربی ضیمران خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج). ریحان. (شرفنامۀ منیری). نوعی ریحان بزرگ برگ. (یادداشت مؤلف) : بی گمان شو آنکه روزی ابر دهر بی وفا برف بارد هم بر آن شاهسپرغم مرغزی. ناصرخسرو. و رجوع بشاه اسپرغم شود
مرکب از: شاه و سپرغم. همان شاه اسپرغم است که ریحان بزرگ باشد و بعربی ضیمران خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج). ریحان. (شرفنامۀ منیری). نوعی ریحان بزرگ برگ. (یادداشت مؤلف) : بی گمان شو آنکه روزی ابر دهر بی وفا برف بارد هم بر آن شاهسپرغم مرغزی. ناصرخسرو. و رجوع بشاه اسپرغم شود
نام بانوی ایرانی که نوۀ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بوده است. شاه پرند به عقد ازدواج ولید بن عبدالملک خلیفۀ اموی درآمد و یزید سوم و ابراهیم را آورد. (تاریخ ادبیات براون ج 1 ص 472). رجوع به شاه آفرید و شاهفرند و شاهفریدو شاهین شود و این همه اختلاف ضبط نام این بانوست
نام بانوی ایرانی که نوۀ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بوده است. شاه پرند به عقد ازدواج ولید بن عبدالملک خلیفۀ اموی درآمد و یزید سوم و ابراهیم را آورد. (تاریخ ادبیات براون ج 1 ص 472). رجوع به شاه آفرید و شاهفرند و شاهفریدو شاهین شود و این همه اختلاف ضبط نام این بانوست
مخفف آن شهپر و بیشتر مستعمل است. (از یادداشت مؤلف). چند پر بزرگ بر بال مرغ که پرواز با آنها انجام میگیرد. (فرهنگ نظام). پرهای بلند بال پرندگان که بر طبقات هوا هنگام پرواز تکیه کند و عمل پریدن را میسور سازد: از سر تیغش که هست شیر چو پرمگس کرکس گردون ز هول شاهپر انداخته. خاقانی
مخفف آن شهپر و بیشتر مستعمل است. (از یادداشت مؤلف). چند پر بزرگ بر بال مرغ که پرواز با آنها انجام میگیرد. (فرهنگ نظام). پرهای بلند بال پرندگان که بر طبقات هوا هنگام پرواز تکیه کند و عمل پریدن را میسور سازد: از سر تیغش که هست شیر چو پرمگس کرکس گردون ز هول شاهپر انداخته. خاقانی
شاهترج، گیاهی است از تیره کوکناریان که علفی و یکساله است (برخی گونه ها نیز دو ساله اند) ریشه اش سفید و ساقه بی کرک و برگ ها متناوب و دارای بریدگی های بسیار می باشد. گل هایش کوچک و سفید مایل به قرمز و دارای لکه های ارغوانی
شاهترج، گیاهی است از تیره کوکناریان که علفی و یکساله است (برخی گونه ها نیز دو ساله اند) ریشه اش سفید و ساقه بی کرک و برگ ها متناوب و دارای بریدگی های بسیار می باشد. گل هایش کوچک و سفید مایل به قرمز و دارای لکه های ارغوانی